من خسته ام
خسته از دردهای ناگفتنی و
خسته از سکوتی جانکاه
خسته از کاسه ی صبری که لبریز شده
آیا می شود با دانه های اشک
خانه ای ساخت
بهر تنهایی خویش
شاید آن جا بتوان
آزاده بود
و
آزاده مررررررررد
سوگند نوشت : آبجی مریم خیلی دلم برات تنگ شده
+چنان دق کرده احساسم میان شعر و تنهایی
که حتی گریه های بی امانم ،گریه می خواهد
درباره این سایت